رفتن به مطلب
  • زمان مطالعه : 4 دقیقه

سندروم ایمپاستر یا همون حس جعل هویت، یه موضوع خیلی رایج بین برنامه‌نویس‌ها و مهندس‌های نرم‌افزاره که شاید خودمون هم گاهی نفهمیم داریم باهاش دست‌وپنجه نرم می‌کنیم. فکرش رو بکن: ساعت‌ها کد زدی، پروژه رو به موقع تحویل دادی و حتی تونستی باگ‌های پیچیده رو حل کنی، ولی هنوز یه صدای کوچیک توی سرت می‌گه: «تو فقط شانسی این کار رو کردی، بالاخره یه روز همه می‌فهمن که تو به اندازه کافی خوب نیستی.» اگه این حس برات آشناست، بدون که تنها نیستی. توی این مقاله قراره با هم نگاه عمیق‌تری به سندروم ایمپاستر بندازیم، ببینیم چرا توی دنیای برنامه‌نویسی اینقدر شایعه و چطور می‌تونیم باهاش کنار بیایم یا حتی ازش به نفع خودمون استفاده کنیم.

سندروم ایمپاستر چیه و چرا برنامه‌نویس‌ها رو هدف گرفته؟

سندروم ایمپاستر یه حس روان‌شناختیه که باعث می‌شه آدما موفقیت‌هاشون رو به شانس، زمان‌بندی خوب یا حتی اشتباه بقیه نسبت بدن، نه به توانایی و تلاش خودشون. حالا چرا توی دنیای برنامه‌نویسی و مهندسی نرم‌افزار اینقدر این حس قویه؟ یه دلیلش اینه که این حوزه همیشه در حال تغییره. یه روز داری با یه فریم‌ورک جدید کار می‌کنی، فردا یه تکنولوژی دیگه میاد که انگار همه‌چیز رو از نو باید یاد بگیری. این سرعت تغییرات باعث می‌شه خیلی از برنامه‌نویس‌ها فکر کنن که همیشه یه پله عقب‌تر از بقیه‌ان.

یه چیز دیگه هم هست: فرهنگ مقایسه توی این صنعت. توی شبکه‌های اجتماعی مثل توییتر یا لینکدین، مدام می‌بینیم که فلان برنامه‌نویس یه پروژه خفن رو توی دو روز تموم کرده یا یه نفر دیگه توی ۲۵ سالگی مدیر فنی یه شرکت بزرگ شده. این مقایسه‌ها باعث می‌شه خودمون رو زیر سؤال ببریم و فکر کنیم که «من چرا هنوز اونجا نیستم؟»

نشانه‌های سندروم ایمپاستر توی زندگی یه برنامه‌نویس

شاید برات پیش اومده که یه پروژه رو با موفقیت تموم کنی، ولی به جای اینکه به خودت افتخار کنی، بشینی فکر کنی که «اگه بیشتر وقت گذاشته بودم، بهتر نمی‌شد؟» یا مثلاً موقع کد زدن، مدام از خودت بپرسی که «اگه همکارم این کد رو ببینه، فکر نمی‌کنه خیلی مبتدی‌ام؟» اینا همشون نشونه‌های سندروم ایمپاستره. بیایم چند تا از این نشانه‌ها رو با هم مرور کنیم:

  • ترس از لو رفتن: همیشه فکر می‌کنی که یه روز بقیه می‌فهمن تو اون آدم باهوشی که فکر می‌کنن نیستی.

  • کم اهمیت دونستن موفقیت‌ها: مثلاً می‌گی «این پروژه که چیزی نبود، هرکی دیگه هم بود می‌تونست انجامش بده.»

  • فشار برای کامل بودن: اگه کدت ۱۰۰٪ بی‌نقص نباشه، حس می‌کنی شکست خوردی.

  • خودت رو با بقیه مقایسه می‌کنی: مدام خودت رو با برنامه‌نویس‌های دیگه که به نظرت موفق‌ترن مقایسه می‌کنی و حس می‌کنی به گرد پاشون هم نمی‌رسی.

چرا برنامه‌نویس‌ها بیشتر درگیر این حس می‌شن؟

یه لحظه فکر کن به محیط کار یه برنامه‌نویس: ددلاین‌های فشرده، پروژه‌های پیچیده و انتظاراتی که گاهی از واقعیت خیلی دورن. توی این موقعیت‌ها، حتی اگه کارمون رو خوب انجام بدیم، ممکنه فکر کنیم که فقط داریم ادای یه برنامه‌نویس حرفه‌ای رو درمی‌آریم. یه دلیل دیگه هم اینه که توی برنامه‌نویسی، همیشه یه راه حل «بهتر» وجود داره. مثلاً کدت کار می‌کنه، ولی یه نفر می‌گه «اگه از این الگوریتم استفاده کرده بودی، بهینه‌تر بود.» این جور بازخوردها، حتی اگه سازنده باشن، می‌تونن حس ناکافی بودن رو تقویت کنن.

یه موضوع دیگه هم هست: خیلی از برنامه‌نویس‌ها خودشون یاد گرفتن که چطور کد بزنن. این یعنی ممکنه مدرک رسمی نداشته باشن و همین باعث بشه فکر کنن که از بقیه «کمترن». در حالی که توی دنیای واقعی، مهارت و تجربه خیلی بیشتر از یه تکه کاغذ ارزش داره.

چطور با سندروم ایمپاستر کنار بیایم؟

حالا که فهمیدیم این حس از کجا میاد، بیایم ببینیم چطور می‌تونیم باهاش روبه‌رو بشیم. خبر خوب اینه که سندروم ایمپاستر یه چیز قابل مدیریته و حتی می‌تونه به یه نیروی مثبت تبدیل بشه. این چند تا راهکار رو امتحان کن:

  1. موفقیت‌هات رو ثبت کن: یه دفترچه داشته باش و هر بار که یه باگ رو حل کردی، یه پروژه رو تموم کردی یا حتی یه خط کد خوب نوشتی، یادداشتش کن. این کار باعث می‌شه به مرور ببینی که چقدر توانایی داری.

  2. با بقیه حرف بزن: یه بار با همکارات یا دوستات که برنامه‌نویس هستن راجع به این حس صحبت کن. می‌بینی که خیلی‌ها همین حس رو دارن و تو تنها نیستی.

  3. کمال‌گرایی رو بذار کنار: قبول کن که هیچ کدی توی دنیا کامل نیست. مهم اینه که کار کنه و مشکل رو حل کنه.

  4. یادگیری رو بپذیر: به جای اینکه از تغییرات سریع تکنولوژی بترسی، بهش به چشم یه فرصت نگاه کن. هر چی بیشتر یاد بگیری، اعتماد به نفست بیشتر می‌شه.

  5. از مقایسه دست بکش: به جای اینکه خودت رو با بقیه مقایسه کنی، پیشرفت خودت رو نسبت به گذشته‌ات بسنج. مثلاً ببین پارسال کجا بودی و الان کجایی.

وقتی سندروم ایمپاستر می‌تونه مفید باشه

باور کن یا نه، این حس گاهی می‌تونه به نفعمون باشه. مثلاً همین که همیشه دنبال بهتر شدن هستی و نمی‌خوای توی کارات کم بذاری، خودش یه نقطه قوته. خیلی از برنامه‌نویس‌های موفق می‌گن که این حس باعث شده بیشتر مطالعه کنن، کدهای بهتری بنویسن و توی کارشون پیشرفت کنن. فقط کافیه نذاری این حس کنترلت کنه و به جاش ازش به عنوان یه انگیزه استفاده کنی.

حرف آخر: تو به اندازه کافی خوبی!

سندروم ایمپاستر یه چیزیه که خیلی از برنامه‌نویس‌ها و مهندس‌های نرم‌افزار باهاش روبه‌رو می‌شن، ولی قرار نیست همیشه باهات بمونه. دفعه بعدی که حس کردی به اندازه کافی خوب نیستی، یه نفس عمیق بکش و به خودت یادآوری کن که همین که داری کد می‌زنی، پروژه تحویل می‌دی و هر روز یه چیز جدید یاد می‌گیری، یعنی داری راه رو درست می‌ری. دنیای برنامه‌نویسی جای آدمای باهوش و باپشتکاره، و تو قطعاً یکی از اونایی.

بازخورد کاربر

دیدگاه‌های پیشنهاد شده

هیچ دیدگاهی برای نمایش وجود دارد.

دیدگاه خود را ارسال کنید

از استفاده از کلمات رکیک و خلاف قوانین و غیر مرتبط با موضوع خودداری کنید ...
توجه: مطلب ارسالی شما پس از تایید مدیریت برای همه قابل رویت خواهد بود.

مهمان
افزودن دیدگاه...